خداوندا !

مگر نه‌اینکه من نیز چون تو تنهایم

پس مرا  دریاب

و به سوی خویش بازگردان ،

دستان مهربانت را بگشا

که سخت نیازمند آرامش آغوشت هستم

من

زانو هایم را به آغوش کشیده بودم

وقتی

تو برایِ آغوش ِ دیگری

زانو زده بودی....

       توی دنیا دو نفر باش یکی واسه خودت و یکی برای دیگری

 

        واسه خودت زندگی کن و برای دیگری زندگی باش

به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز تو را تشخیص دهد

اندوه پنهان شده در لبخندت را،

عشق نهان در عصبانیتت را

و معنای حقیقى سکوتت را

           افسوس! قصه ی مادر درست بود ، همیشه یكی بود ولی آن یکی نبود..

شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...!

چرا که در تاریکـــ ـی ..

چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!

و هر لحظــــــــ ـه ..

این امیـــــ ـد ..

در درونــــــ ــم ریشه می زند ...

که آمده ای ..

ولی من ندیده ام!

فرقي نميکند زن باشي يا مرد همين که تن دادي و دل ندادي . . . ...فاحشه ای!

   خدایا گناهانم را ندیده بگیر همان طور که دعا هایم را ندیده گرفتی!!!!

      امواج زندگي را بپذير حتي اگر گاهي تورا به عمق دريا ببرد! آن ماهي آسوده كه برسطح آبها

مي بيني " مرده" است

من هنوزم از بازی کلاغ پر میترسم........

میترسم بگویم "تو"

و ارام بگویی"پر"

                          کسی رو که دوست داری این قدر نبر بالا که دسته خودتم دیگه بهش نرسه

بعد از مرگم بر مزارم بیا

مبادا از گورستان خلوت وحشت کنی

زیرا در آنجا قلب من آرام خفته,

مبادا اشک بریزی زیرا چشمان من همراه با تو اشک خواهد ریخت

هرگاه شمعی را در حال سوختن دیدی مرا به یاد آور

هرگاه ترانه غم انگیزی شنیدی

آنرا به یاد من زمزمه کن زیرا من هر کجا که باشم به یاد تو خواهم بود...

صبر کن سهراب..

 قایقت جا دارد؟

 من هم ، از همهمه ی اهل زمین دلگیرم

صدای معلم در کلاس می پیچد 

جاهای خالی را با کلمات زیر پر کنید ...... و من هنوز

نمی دانم جای خالی تو را چه چیز پر خواهد کرد؟

كاش روزهــــــــــــاي دلتنگی ِ مـــــــــــن.....

مثل ِ "دوست داشتن هاي" تو كوتاه می شد

كاش.......!!

نمیدانم چرا با آن که میدانم از آن من نخواهی بود

ولی با تار و پود جانم برایت خانه میسازم

بعضی آدمهــــــا یهـو میــان ...

یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن ...

یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ....

یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات...

یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت ...

بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن ....

یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات ...

یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . .

یهـو میشن سبب بالا نیـــومدن نفسـت...

اگر کسی را دوست داری، به او بگو.

 زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته میمانند، میشکنند

مرگ

یعنی اینکه بدانی کسی بی تو ،

 بی ستاره ات هفت آسمانش شب است ،

 خورشید نمیشناسد ،

 روز ندارد ،

 لحظه نمیفهمد ،

 ساعتش روی آخرین لمس حضور تو مانده است!

سکوتم را به باران هدیه کردم تمام زندگی را گریه کردم

 نبودی در فراق شانه هایت به هر خاکی رسیدم تکیه کرد

 انگار خشت اول كــج بوده ! كه وقتی حرفــِ آخــــر را زدي شانــه ام لرزیــد و خرابـــــــ شدم!

خدایا؟!؟

هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر

عمریست گرفته ای , مبادا رها کنی!!!!

همیشه همه چیز هست

به جز یک چیز

که همه چیز است

سه چيزهرگزبرنمي گردد:

 زمان، كلام، موقعيت

سه چيزرا هرگزنبايد ازدست داد:

 آرامش،اميد، صداقت

سه چيزهرگز قطعي نيستند:

 شانس، موفقيت، رؤياهايمان    

سه چيزارزشمندترين چيزهاست:

عشق، اعتمادبه نفس، دوستان واقعی

الاکلنگ را دوست ندارم

که شرط بالا رفتن من ، پایین آمدن تو بود

بیا روی تابی دو نفره بنشینیم

چهار چیز است که قابل بازیابی نیست

 سنگ پس از پرتاب شدن،

 سخن پس از گفته شدن،

فرصت پس از از دست رفتن،

 و زمان پس از سپری شدن.

      آدمک آخر دنیاست بخند                 آدمک مرگ همین جاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد      شوخی کاغذی ماست بخند

 آدمک خر نشوی گریه کنی              کل دنیا سراب است بخند

 آن خدایی که بزرگش خواندی           به خدا مثل تو تنهاست بخند